به گزارش مشرق، محمد حسين صفار هرندي، وزير سابق ارشاد در دولت نهم و از فعالان سياسي، در گفت وگو با شماره جديد هفته نامه پنجره، از جريان انحرافي و پيوندهاي آن با فتنه هاي پيشين سخن گفته است.
وي در آغاز اين گفت وگو با بيان اينکه نبايد ميان فتنه ها تفکيک دوره اي و زماني قايل شد، چرا که فتنه ها نسبت به هم تتابع دارند و بعضا مکمل و زمينه ساز ديگري هستند، گفت: اما نکته مهم اين که همه فتنه ها داراي مضمون و قالبي هستند و آن چيزي نيست، جز دور شدن از آموزه هاي الهي و عصيان در برابر پيشواي الهي.
مهمترين نکات مطرح در اين گفت وگو به شرح زير مي آيد:
اختلاط حق و باطل نقطه عطف فتنه ها
ـــ با نگاهي به پشت سر ميبينيم که عصاره فتنههاي گذشته در اين دو نقطه، خود را برجستهتر نشان ميدهند:
1 ـ تعرض به حوزه انديشه ديني
2 ـ تعرض به کسي که معيار سلامت راه است؛ به عنوان رهبر و ولي امر جامعه.
ـــ در فتنه 88، حق و باطل با هم درآميخته بود؛ حق اين بود که رأي مردم مقدم بر همه چيزهاست و باطل اين بود که رأي مردم باب ميل برخي اشخاص نبود و براي همين، تلاش کردند حق و باطل را به هم گره بزنند و با بهره برداري سوء از يک مطلب حق ـ حقانيت رأي مردم ـ به دنبال نيت باطل خود باشند.
ـــ اين جريان انحرافي هم در آغاز دليل ميآورد که اعمالش، بنا بر حرف بزرگان است. وقتي از آنها پرسيده شد که نام و رسم اين بزرگان چيست، گفته شد ما مستقيم با منبع فيض در ارتباطيم!
نشانه هاي ارتباط فتنه گران 88 با فتنه گران جديد
ـــ سردبير يکي از روزنامههاي تازه تأسيس جريان انحرافي که اگر بخواهيم، يک عنوان برايش بگذاريم تنها ميتوان به آن روزنامهاي زرد گفت، تا ديروز در گروه اصلاحطلبان غش ميکرده و در جريان فتنه 88 مقاله مينوشت، امروز روزنامه خود را اصولگراي پيشرو ميخواند و از اصلاحطلبان ياري مي خواهد! هم در وجه معرفي چهرههايي که مصداق روشن حق باشند، مبالغه شده و هم در تقبيح کساني که يک نقطه ضعف در کارنامهشان مي بينيم.
لزوم تفکيک ميان اشخاص و مسير
ـــ بايد مشخص شود که اگر يک نفر را مصداق روشن سلامت راه معرفي کنيم و او تبديل به معيار و ترازو شود، در ميانه راه، دچار کجروي شد و از مواضع برحق گذشتهاش عقبنشيني کند، آيا همچنان تراز باقي ميماند يا اينکه ما بايد به دنبال يک ملاک باشيم که با آمد و شد قضايا ملاک از بين نرود.
ـــ جرياني پديد آمده که به دنبال اين است، محبوبيت را براي شخص مصادره کند، در صورتي که محبوبيت به دست آمده براي راه است.
ـــ به نظر من، افرادي که اين ديدگاه حذفي را مطرح ميکنند، بايد نخست خودشان مشمول حذف شوند. اين افراد کساني هستند که همه مرزهاي اعتقادي را به هم ريخته و بر اين باورند که اسلامگرايي به پايان خط رسيده و امروزه دوره انسانگرايي است و مديريت انبيا، مديريت ناکارآمد بوده است.
ـــ آيتالله خامنهاي، رئيسجمهوري بود که وقتي سفر پرافتخار پاکستان با آن استقبال خيرهکننده مردم و بازتاب جهاني از ايشان صورت ميگيرد، به دستور نخستوزير وقت، دولت صورت حساب هزينه سفر را پرداخت نميکرده است! اما شما ميبينيد که به دليل حفظ آرامش کشور، جايي اين مطلب بازتاب داده نمي شود.
ـــ يک بار حضرت امام به اين مضمون خطاب به مرحوم سيداحمد فرمودند: والله اگر اين جمعيتي که پشت اين در براي ملاقات با من صف کشيدهاند و دارند ميگويند: «ما منتظر خميني هستيم»، «مرگ بر خميني» هم بگويند، به حال من هيچ فرقي نخواهد کرد.
ـــ چرا ميخواهيم اصولگرايان را در رئوس نگاه کنيم؟ اصولگرايان را بايد در کف مردم جامعه ديد. معتقدم جبهه بزرگ اصولگرايي به هيچ عنوان پراکنده نيست.
انتقاد از احمدي نژاد به معناي بازگشت به عقب نيست
ـــ لزومي ندارد، اگر روزي از آقاي احمدينژاد عبور کرديم، برويم و از آقاياني که روزي در مقابل احمدينژاد بودند، حمايت کنيم. ما بايد دنبال شخصي باشيم که نقاط ضعفش در هر دوي اين فتنهها کمترين باشد.
ـــ اين که ما افراد را در يک حالت قدسي تصوير ميکنيم، به گونه اي که وانمود کنيم که به قول معروف «مو لاي درز اين تفکر نميرود»، اشتباه است.
وقتي مباني اعتقادي ضعيف باشد تباني آسان است
ـــ کسي هست که در دوره حاکميت اصلاحطلبان در صنايع خودروسازي کارنامه مشخصي دارد، ولي اکنون دستش در دست جريان انحرافي است که در صورت ظاهر با تيم آقاي هاشمي رابطهاي کارد و پنيري دارند! هيچ باکي هم از اين ندارند که در پشت پرده با همديگر معامله کنند، همان گونه که دارد انجام ميشود. خنده دار آن است که يکي از افراد اقتصادي برجسته جريان انحرافي، کسي است که در فاصله ميان انتخابات دور اول و دور دوم در سال 84، به همراه جمعي از خودروسازان براي تجديد بيعت به ديدار آقاي هاشمي رفته است! اين معنايش آن است که وقتي اصول و مباني اعتقادي در کار نباشد، تباني پشت پرده اين جريانات بسيار راحت است.
ـــ آقايي هست که در دولت آقاي هاشمي جزو مديران ارشد بوده و قصه تراکتورهايش معروف است. به گفته خود اين آقا، نه در دور نخست و نه در دور دوم به آقاي احمدينژاد رأي نداده، ولي اکنون رئيسجمهوري به او اعتماد دارد.